گذاری درچوپانان

گذاری در چوپانان

کویری شو بیا دشت و بیابان را تماشا کن

سپیده دم طلوع مهر رخشان را تماشا کن

بیا در آسمان آن ستاره چین شب ها باش

به زیر نور آن الماس تابان را تماشا کن

اگر قصد سفر داری سپاهان تا خراسان را

نگاه اولت دشت نخیلان را تماشا کن

به چوپانان شوی در کوه انبار و به کوه دشت

بیا در کوچه های آن خیابان را تماشا کن

نگه کن پشت بر شرق و توجه کن به سوی غرب

به ریگ جن نگه کن ریگزاران را تماشا کن

میان خانه ها و کوچه های خاکیش آنگاه

شکوه گنبدش را جامع آن را تماشا کن

ستون های ستبر خشتی آن مسجد زیبا

که بر پا داشته آن طاق ایوان را تماشا کن

گذر کردی اگر در کوچه ها پس کوچه های آن

به معماری نگر معراج انسان را تماشا کن

میان کوهسار و چشمه هایش بلبل و تیهو

گریز قمری و کبک خرامان را تماشا کن

اگر آواز خوانند این گروه مرغکان با هم

به گوش و چشم جان اسرار جانان را تماشا کن

نسی و قیچ با ترخ و سبد در تاغزار آن

تب رویش میان ریگزاران را تماشا کن

گذر از آشتیان و حجت آبادش پس از آن هم

شکوه زادگاهم را در این جولان تماشا کن

نگر بر گنبد سبز امام زاده در آن بالا

زمرد در میان دُرِّ رخشان را تماشا کن

ببین آب قناتش را که از آن دورها آید

روان اندر خیابان جویباران را تماشا کن

بگیر عکسی ز دشت و خانه ها و کوچه های آن

ببر در آلبوم و با خاطرات آن را تماشا کن

در ایام گذشته بیسوادی بود در هرجا

به مکتب خانه و ملا دبستان را تماشا کن

کنون که حرف درس و مشق آمد در میان ما

تو مکتب دیدگان، فرهنگ پیران را تماشا کن

در ایامی که تنها شهرها از برق روشن بود

ز تنها دیزلش برق درخشان را تماشا کن

اگر سیل زمانه قلعه اش از بیخ ویران کرد

به باغستان برو آثاری از آن را تماشا کن

در ایام گذشته در ورودی برج و بارو داشت

نشان خواهی تو دیوار خیابان را تماشا کن

در آب انبار حاج ممدرحیم و حوض ابریشم

گذرگاه قدیم و کاروانان را تماشا کن

تو در عباس، آبادش رباط و در کبودان برج

تو میراث گرانسنگ نیاکان را تماشا کن

تو انسان های بی آلایش و همچون کویرش را

ببین خونگرمی و رفتار ایشان را تماشا کن

به نوروزش کرم فرما به چوپانان بیا چندی

تو شور و شوق یاران در بهاران را تماشا کن

اگر نامند آن را خوش تراش الماس بیجا نیست

نظام ساخت در کوی و خیابان را تماشا کن

سخن در یک کلام آغاز کردم می برم پایان

به چوپانان بیا تاریخ دوران را تماشا کن

ندارم باک گر نقد کلام من بیان کردی

ولیکن قبل از آن یک لحظه عنوان را تماشا کن

مزن زخم زبانی بر "نسيم" آنگاه قدم بردار

که یعنی رخ بپوش عبرت مداران را تماشا کن

صمیمی"نسیم